در این مقاله به اهمیت آزمون اندریافت موضوع (TAT) در سنجش شخصیت، تفاوت آن با آزمون رورشاخ و نمونه پاسخ های ساختاری، موضوعی و رفتاری آزمودنی و نحوه تفسیر آن پرداخته ایم.
به عقیده مورِی (1943)، همذات پنداری با قهرمان داستان، نیازها و روابط فرد با محیط را از طریق فرافکنی، در روایت، رفتار فرد در زندگی واقعی بیان می کند.
مانند سیستمهای رورشاخ، آزمون اندریافت موضوع (TAT) یک معیار عملکرد مبتنی بر شخصیت است.
این بدان معناست که دادههای TAT شامل نحوه واکنش افراد به کاری است که به آنها محول شده است، نه آنچه ممکن است در مورد خود بگویند. برخلاف معیارهای خودگزارشی، TAT در ارائه ارزیابی غیرمستقیم و نه مستقیم از ویژگیهای شخصیتی شبیه رورشاخ است که آن را به ویژه در شناسایی ویژگیهایی که افراد به طور کامل در خود تشخیص نمیدهند یا تمایلی به افشای آن ندارند مفید میسازد.
TAT یک تکنیک داستان سرایی است که در آن تصاویر افراد یا صحنه هایی به آزمودنی ها نشان داده می شود و از آنها خواسته می شود داستانی درباره آنها بسازند.
حتما بخوانید: آزمونهای برونفکن چیستند و چه میکنند؟
تفاوت TAT و رورشاخ
TAT از سه جنبه کلیدی با رورشاخ متفاوت است:
تفاوت محرک های تصویری TAT و رورشاخ
محرکهای TAT که به جای لکههای جوهر، تصاویر واقعی هستند، ساختارمندتر و مبهمتر از کارتهای رورشاخ هستند.
تفاوت در دستورالعمل های TAT و رورشاخ
دستورالعملهای TAT نسبت به دستورالعملهایی که در اجرای رورشاخاستفاده میشوند، بازتر و ساختار کمتری دارند. از آزمودنیهای رورشاخ بهطور خاص در مورد اینکه ادراکات خود را در کجا دیدهاند و چه چیزی باعث شده است که آنطور که دیدهاند به نظر برسند، سؤال میشود.
در مورد TAT، از افراد فقط به صورت کلی خواسته می شود تا داستان هایی را که می گویند بسط دهند (به عنوان مثال، "فرد به چه چیزی فکر می کند؟").
تفاوت در شیوه پاسخ دهی
TAT از مردم می خواهد که تخیل خود را به کار گیرند، در حالی که رورشاخ معیاری برای ادراک و تداعی است. به آزمودنیهای رورشاخ که میپرسند از تخیل خود استفاده کنند یا نه، باید گفت: «نه، این آزمون تخیل نیست. فقط بگویید لکه ها چه شکلی هستند و در آنها چه می بینید.
در مقابل، به کسانی که TAT می گویند «مطمئن نیستم افراد در تصویر چه کار می کنند» یا «نمی دانم نتیجه چه خواهد شد» می توان گفت: «این یک آزمون تخیل است. چیزی درست کن».
آزمون رورشاخ را در سایت تیما تهیه کنید:
ماهیت آزمون اندریافت موضوع TAT
TAT از 31 کارت آکروماتیک تشکیل شده است. 14 کارت تصویری از یک فرد تنها را نشان می دهد، 11 کارت دو یا چند نفر را نشان می دهد که درگیر نوعی رابطه هستند، سه کارت عکس دسته جمعی سه یا چهار نفر هستند، دو کارت صحنه های طبیعت را به تصویر می کشند و یک کارت کاملاً خالی است.
کارتها از 1 تا 20 شماره گذاری شده اند و 9 کارت علاوه بر این با حروف مشخص شده اند که مناسب بودن آنها برای پسران (B) و دختران (G) در سنین 4 تا 14 سال، مردان (M) و زنان (F) در سنین 15 سال به بالا تعیین شده است.
برای هر گروه سنی و جنسیتی بیست کارت در نظر گرفته شده است. از افراد خواسته می شود که درباره هر یک از کارت هایی که به آنها نشان داده می شود داستانی بگویند.
به آنها گفته میشود که داستانهایشان باید شروع، میانه و پایان داشته باشد و باید شامل آنچه در تصویر اتفاق میافتد، آنچه منجر به این وضعیت شد، آنچه افراد در تصویر فکر میکنند و احساس میکنند و نتیجه آن چیست.
هنگامی که افراد گفتن داستان خود را در مورد یک عکس به پایان رساندند، از آنها خواسته می شود تا عناصر داستانی را که ممکن است ذکر نکرده اند اضافه کنند (به عنوان مثال، "این وضعیت چگونه به وجود آمد؟" "در ذهن این شخص چیست؟" "او چه احساسی دارد؟" همین الان؟» «احتمال دارد بعد چه اتفاقی بیفتد؟
داده های ساختاری در TAT
تمام داستان های TAT دارای یک جزء ساختاری هستند که با ویژگی های عینی خاصی از پروتکل تست تعریف می شود.
طول داستانهایی که مردم تعریف میکنند میتواند اطلاعاتی در مورد اینکه آیا آنها به این کار و شاید موقعیتهای دیگر در زندگیشان نیز به شکلی نسبتاً آشکار و واضح (داستانهای طولانی) یا به شیوهای نسبتاً محتاطانه که بیشتر از آن را پنهان میکند، نزدیک میشوند، ارائه دهد.
طول داستان همچنین میتواند سرنخهایی از سطح انرژی فرد ارائه کند، شاید از این طریق بیحالی و افسردگی در یک شخص (داستانهای کوتاه) و گستردگی هیپومانیک در فرد دیگر (داستانهای طولانی) و سرنخهایی از این که آیا فرد ذاتاً فردی کم یا چند نفره است را شناسایی کند.
کلمات متغیر در طول داستان از یک کارت به کارت دیگر، یا در زمان واکنش قبل از شروع داستانگویی، ممکن است واکنشهای مثبت یا منفی را نسبت به مضامین معمول پیشنهاد شده توسط کارتها، شناسایی کند.
مقدار جزئیات در داستانهای TAT عنصر ساختاری آموزنده دیگری از یک پروتکل آزمایشی را فراهم می کند. جدای از طولانی بودن کلمات، داستانهای TAT میتوانند در جزئیات متفاوت باشند، از یک گزارش دقیقاً مشخص از اینکه چه کسی با چه کسی چه کاری انجام میدهد و چرا (که ممکن است منعکس کننده ویژگیهای شخصیتی وسواسی-اجباری باشد)، تا توصیف مبهم و سطحی افراد و رویدادهایی که سبک سطحی برخورد با تجربه عاطفی و بین فردی را پیشنهاد می کند.
یک متغیر ساختاری مرتبط شامل تعداد و نوع جزئیات محرک است که در داستان ها ذکر شده است.
محتوای تصویری TAT
بیشتر تصاویر TAT حاوی مضامین زیر است:
عناصر پرتکرار
برخی از عناصر برجسته هستند که تقریباً همیشه در داستان هایی که مردم تعریف می کنند گنجانده شده است.
عناصر کم تکرار
برخی از اشکال یا اشیاء جزئی که گهگاهی نیز درج می شوند.
عناصر نادر
و بسیاری از جزئیات جانبی که به ندرت ذکر می شوند.
به عنوان مثال، کارت 3BM، فردی را که روی زمین نشسته است (عناصر پرتکرار)، یک شی کوچک روی زمین در کنار پای شخص (عناصر کم تکرار) و یک تکه مبلمان را نشان می دهد که فرد به آن تکیه داده است (عناصر نادر).
انحراف از این انتظارات رایج میتواند پیامدهایی بر نحوه توجه عموم مردم به محیط اطراف خود داشته باشد، به ویژه در مورد اینکه آیا تمایل دارند نسبت به آنچه بدیهی و مهم است بیتوجه باشند، یا در عوض ممکن است به چیزهای مبهم یا مبهم مشغول شوند.
ارتباط کمی همچنین از اهمیت تفسیری بالقوه این است که تا چه حد داستان های TAT حول محورهای اصلی یا مضامین رایج می چرخند.
غالب مضامین اصلی ممکن است منعکس کننده خلاقیت و گشاده رویی از سوی آزمون شونده باشد، در حالی که مضامین متداول مداوم اغلب نشان دهنده متعارف بودن یا مراقبت بودن است.
به عنوان متغیرهای ساختاری اضافی، انسجام و عقلانیت داستانها میتواند سرنخهایی را ارائه دهد که آیا مردم شفاف و منطقی فکر میکنند یا خیر، و کیفیت استفاده از واژگان و ساختار دستوری در داستانهای افراد معمولاً چیزی در مورد سطح فکری و امکانات کلامی آنها میگوید.
داده های موضوعی
همه داستان های TAT دارای یک جزء موضوعی و همچنین ساختاری هستند. مانند تصاویر موضوعی که اغلب در پاسخهای رورشاخ ظاهر میشود، محتوای داستانهای TAT سرنخهایی از نیازها، نگرشها و نگرانیهای اساسی فرد ارائه میدهد.
از آنجایی که کارتهای TAT صحنههای واقعی را به تصویر میکشند، فرصتهای بیشمارتر و مستقیمتری نسبت به لکههای جوهر رورشاخ برای آزمودنیها فراهم میکنند تا ویژگیهایی را به چهرههای انسانی در شرایط مختلف نسبت دهند.
در نتیجه، داستانهای معمولی TAT سرشار از اطلاعاتی در مورد آرزوها، نیات و انتظارات شخصیتهای به تصویر کشیده شده است که احتمالاً جنبههایی از احساس مردم نسبت به خود، افراد دیگر و چشمانداز آیندهشان را نشان میدهد.
این نوع اطلاعات معمولاً از چهار جنبه تفسیری مهم از تصاویر در داستانهای TAT ناشی میشوند:
- افراد در یک داستان چگونه شناسایی و توصیف میشوند (مثلاً «زن جوان»، «رئیس یک بانک»، «ورزشکار خوب») و اینکه آیا به نظر میرسد که آزمودنی ها با این افراد همذات پنداری میکنند یا آنها را نماینده افراد دیگری در زندگی آنها میدانند. (به عنوان مثال، والدین، همسر)
- نحوه تعامل افراد در یک داستان (برای مثال، اینکه آیا آنها به نحوی به یکدیگر کمک می کنند یا به یکدیگر آسیب می زنند).
- لحن هیجانی داستان، همانطور که با اثر خاص نسبت داده شده به شخصیت های تصویر شده مشخص میشود (مانند خوشحال، غمگین، عصبانی، متاسف، مشتاق، بی تفاوت)
- طرح داستان، با توجه به نتایجی که شامل موفقیت یا شکست، رضایت یا ناامیدی، عشق به دست آمده یا از دست رفته و موارد مشابه است.
داده های رفتاری
مانند زمانی که آنها به رورشاخ و سایر معیارهای شخصیتی مبتنی بر عملکرد پاسخ میدهند، نحوه رفتار و ارتباط افراد با آزمونگر در طول مدیریت TAT سرنخهایی از نحوه برخورد آنها با موقعیتهای وظیفهمحور و بینفردی ارائه میدهد.
این که آیا آنها با اعتماد به نفس یا برعکس ، دوستانه یا ترسناک، قاطعانه یا متواضعانه و جدا یا درگیر به نظر می رسند، می توانند شخصیت افراد را در حین گفتن داستان های TAT خود مشخص کنند و این رفتارهای آزمایشی احتمالاً منعکس کننده ویژگی های عمومی از نوع مشابه است.
برخلاف وضعیت ارزیابی رورشاخ، منابع ساختاری، موضوعی و رفتاری داده ها در ارزیابی TAT به طور بالقوه از نظر اهمیت تفسیری معادل نیستند.
همانطور که در اینجا بحث شد، ویژگیهای ساختاری، موضوعی یا رفتاری پاسخهای رورشاخ ممکن است آشکارترین و قابل اعتمادترین منبع اطلاعات در مورد عملکرد شخصیت یک فرد باشد و نمیتوان از قبل تعیین کرد که کدام یک را خواهد داشت.
در مقابل، TAT، تصاویر موضوعی در داستانها تقریباً همیشه دادههای گستردهتر و مفیدتری نسبت به ویژگیهای ساختاری و رفتاری یک پروتکل آزمایشی ارائه میدهند.
علاوه بر این، از آنجایی که تصاویر TAT موقعیتهای واقعی زندگی را به تصویر میکشند و از آنجایی که شرکتکنندگان در آزمون تشویق میشوند تا پاسخهای خود را تزیین کنند، داستانهای TAT احتمالاً تعداد بیشتری از فرضیههای خاص را نسبت به تصاویر موضوعی در پاسخهای رورشاخ در رابطه با نیازها، نگرشهای اساسی فرد ایجاد میکنند و نگرانی ها داستانهای TAT به شناسایی افراد و موقعیتهای خاصی که با انگیزهها، مقاصد و انتظارات مختلف مرتبط هستند، کمک میکنند.
با توجه به زندگی درونی افراد و ماهیت روابط اجتماعی آنها، TAT اغلب اطلاعات بیشتری نسبت به رورشاخ ارائه می دهد.
آزمونها TAT و رورشاخ را چگونه یاد بگیریم؟
ما در سایتیما برای این نیاز شما هم برنامه داریم.
شما میتوانید دورهی آفلاین آموزش آزمونهای برونفکن با تدریس دکتر کامبیز کامکاری را در لینک زیر تهیه کنید و شیوهی اجرای آزمون رورشاخ و دیگر آزمونهای برونفکن مثل TAT، CAT را فرا بگیرید:
دیدگاه خود را بنویسید